خط سوم: دربارهی شخصیت، سخنان، و اندیشهی شمس تبریزی
نویسنده:
ناصرالدین صاحب الزمانی
امتیاز دهید
.
"خط سوم" بازکاوی شجاعانه عرفان کهن ایرانی و بازنمونی خردمندانه از باورهای عرفانی ایرانی - اسلامی با تکیه بر روابط شمس - مولوی است.
این اثر ماندگار تکرار امانتدارانه ی مکررات دیگران نیست، بلکه نقدی نوین از ساحت مقدس مآبی است که تا کنون در بستر تنها مقدس و انتزاعی خود ، بدون ترسیم بردارهای معطوف به جامعه، تنها واگویه می شد. دکتر صاحب الزمانی، که نفس سنگین شمس را در خلوت تألیف این اثر حس می کرد، به تنها خواست شمس پاسخ گفته و آن رساندن کلام شمس بود به آنان که او می خواست، اگرچه از پس هزار سال.
این کتاب در بین آثاری که رابطه شمس و مولانا را بررسی کرده اند جزء بهترین هاست که در حجم حدود 900 صفحه به شرح و توضیح شخصیت شمس و تأثیر شمس و مولانا بر یکدیگر با زبانی ساده و جذاب می پردازد. حدود 200 صفحه از کتاب نیز به جملات کوتاه و آتشین شمس اختصاص یافته که گذشته از زیبایی لفظی شعر گونه آن، گاه چنان ضربه ای به روح انسان می زند که نظیرش در کمتر کتابی تجربه می شود... مثال: « کافران را دوست می دارم، از این وجه که دعوی دوستی نمی کنند .می گویند ما کافریم، دشمنیم» که در انتقاد از ریا و دورویی چیزی از غزل حافظ کم ندارد.
بیشتر
"خط سوم" بازکاوی شجاعانه عرفان کهن ایرانی و بازنمونی خردمندانه از باورهای عرفانی ایرانی - اسلامی با تکیه بر روابط شمس - مولوی است.
این اثر ماندگار تکرار امانتدارانه ی مکررات دیگران نیست، بلکه نقدی نوین از ساحت مقدس مآبی است که تا کنون در بستر تنها مقدس و انتزاعی خود ، بدون ترسیم بردارهای معطوف به جامعه، تنها واگویه می شد. دکتر صاحب الزمانی، که نفس سنگین شمس را در خلوت تألیف این اثر حس می کرد، به تنها خواست شمس پاسخ گفته و آن رساندن کلام شمس بود به آنان که او می خواست، اگرچه از پس هزار سال.
این کتاب در بین آثاری که رابطه شمس و مولانا را بررسی کرده اند جزء بهترین هاست که در حجم حدود 900 صفحه به شرح و توضیح شخصیت شمس و تأثیر شمس و مولانا بر یکدیگر با زبانی ساده و جذاب می پردازد. حدود 200 صفحه از کتاب نیز به جملات کوتاه و آتشین شمس اختصاص یافته که گذشته از زیبایی لفظی شعر گونه آن، گاه چنان ضربه ای به روح انسان می زند که نظیرش در کمتر کتابی تجربه می شود... مثال: « کافران را دوست می دارم، از این وجه که دعوی دوستی نمی کنند .می گویند ما کافریم، دشمنیم» که در انتقاد از ریا و دورویی چیزی از غزل حافظ کم ندارد.
آپلود شده توسط:
mohsen21
1391/08/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خط سوم: دربارهی شخصیت، سخنان، و اندیشهی شمس تبریزی
من گنگ خوابدیده و خلقی تمام کر
من عاجرم ز گفتن و خلق از شنیدنش
-تو را فلان ثنا گفت
بگو: مرا ثنا تو می گویی، او را بهانه می سازی؛
هر که گوید که:
تو را فلان دشنام داد
بگو: مرا تو دشنام می دهی او را بهانه می سازی»
خط سوم، سخنان شمس شماره 215
...ای که مـرا نوشـته ای! نـخوانـده ماندنم ز چیست...
عجب حکایتی است این سه خط مولانا. تا عمر دارم در خلسه اش خواهم ماند...
می گوید آن خط سوم منم! طنز و عرفان و جنون و هر چه بخوانیش هست[/quote]
به شمس گفتند تفسیر قرآن بنویس، گفت اگر بنویسم هیچکس آن را نمی فهمد و همه منکر می شوند حتی خودم! «چنانکه آن خطاط سه گونه خط نوشتی، یکی او خواندی لاغیر
یکی را هم او خواندی هم غیر،
یکی نه او خواندی نه غیر او!
آن {خط سوم } منم که سخن گویم نه من دانم نه غیر من!» ( ر.ک. بخش سخنان شمس همین کتاب شماره 56)
منظور از خطاط همان خطاط و خوشنویس عادی است، شمس از خطاطی مثال میزند که یک نوع از نوشته های خود را خودش هم نمی توانسته بخواند! ( مثلاً شاید خط مقرمط یا خط معما که در تاریخ بیهقی هم از آنها یاد شده) این جملات شمس، به قول دوستمان طنز و عرفان و جنون است؛ و مخصوصاً طنز ( با توجّه به تمثیلی که شمس آورده)
...ای که مـرا نوشـته ای! نـخوانـده ماندنم ز چیست...
عجب حکایتی است این سه خط مولانا. تا عمر دارم در خلسه اش خواهم ماند...
می گوید آن خط سوم منم! طنز و عرفان و جنون و هر چه بخوانیش هست
خیلی ممنون
خیلی وقتی بود دنبال این کتاب میگشتم.:-)